به گزارش راهبرد معاصر؛ مذاکرات امریکا و عراق بر سر ماندن نیروهای امریکایی در بغداد از جانب آمریکا صورت گرفت. مذاکراتی که برای خودش حواشی های زیادی را در پی داشت یکی از این حواشی آن چیدمان تیم مذاکره کننده عراقی بود که اکثر این تیم شناسنامه امریکایی دارند و شهروند امریکایی بشمار می ایند. نکته دیگر این مذاکره به خروج کامل نیروهای آمریکایی منجر نشد بلکه به تعداد کم نیروها ختم شد که همین جای سؤال و ابهام هست؟
سعدالله زارعی، تحللیگر مسائل منطقه به خبرنگار راهبرد معاصر می گوید: عراق در بین کشورهای منطقه موقعیتی بی بدیل دارد. بخصوص بعد از اینکه آمریکایی ها ایران را از دست دادند، موقعیت عراق برای آمریکا بسیار استراتژیک بود. عراق نفت زیادی دارد و نفت این کشور از عربستان بیشتر است و ظرفیت صادرات بالایی دارد. عراق بیش از ۹۵% به صادرات نفت اش وابسته است. امروز آمریکا بر صنعت نفت عراق چنگ انداخته و آن را به دست گرفته است. از سویی عراق دروازه ورود ایران به حوزه عربی محسوب می شود. در ادامه مصاحبه میخوانم:
این مذاکرات با دو دستور کار توام بود و بیان کننده این بود که هر دو طرف در مورد این مذاکرات نگرانی هایی اساسی داشتند. دستور کار آمریکا مبتنی بر دریافت مجوز برای ادامه حضور در عراق بود از این جهت آمریکایی ها دو فرمول پیش پای عراقی ها گذاشتند. یک فرمول مبتنی بر تمدید و قانونی کردن حضور نظامی آمریکا در عراق بود و فرمول دوم کاهش حضور نظامی آمریکایی بود و عراق باید نسبت به امنیت این نیروها تضمین بدهد. در این مسیر عراق باید کاپیتالاسیون را تصویب کند. عراقی ها در این ماجرا بسیار متزلزل بودند و دستور کار روشنی نداشتند. هیات عراقی از طرفی بر مصوبه پارلمان حرف می زد و از سوی دیگر بر مسائل اقتصادی و حمایت از عراق در شرایط کاهش قیمت نفت مطالباتی داشت. در نهایت آنچه از این مذاکرات بیرون آمد بیانیه ای بود که در حکم یادداشت تفاهم است. یعنی ارزش حقوقی آن به این شکل است. بر این اساس در این بیانیه به مساله کاهش نیروهای نظامی و عدم علاقه عراق به حضور نیروهای نظامی اشاره شده بود.
ارزیابی شما از چیدمان هیات عراقی چیست؟
دو تابعیتی بودن در جامعه عراق مساله ای فراگیر است بر خلاف کشور ما که پذیرش تابعیت بیگانه ننگ محسوب می شود و موجب محرومیت از یک سری حقوق سیاسی و اجتماعی است. عراق در طول ۳۵ سال سلطه حزب بعث هرگز کشوری امن نبود و نخبگان عراقی همواره با خطر حبس و قتل و تهدید روبرو بودند از این رو گرایش به پذیرش تابعیت کشوری دیگر در بین جامعه نخبگان عراقی گسترش پیدا کرد و سپس به عادتی تبدیل شد و امری قبیح به حساب نمی آید.
چرا آمریکا قصد ندارد عراق را ترک کند؟
عراق در بین کشورهای منطقه موقعیتی بی بدیل دارد. بخصوص بعد از اینکه آمریکایی ها ایران را از دست دادند، موقعیت عراق برای آمریکا بسیار استراتژیک بود. عراق نفت زیادی دارد و نفت این کشور از عربستان بیشتر است و ظرفیت صادرات بالایی دارد. عراق بیش از ۹۵% به صادرات نفت اش وابسته است. امروز آمریکا بر صنعت نفت عراق چنگ انداخته و آن را به دست گرفته است. از سویی عراق دروازه ورود ایران به حوزه عربی محسوب می شود. ایران نقطه عربی دیگری در همسایگی خاکی خود ندارد و امتداد داشتن در جغرافیای عربی تنها از طریق عراق برای ایران میسر است. از این رو آمریکا سعی دارد مانع از گسترش نفوذ ایران در منطقه باشد.
در ابتدا گفتم که توافقی صورت نگرفته و فقط بیانیه ای صادر شده است که از منظر حقوقی با ارزش یک یادداشت تفاهم برابری می کند. در حقیقت طرفین قبول کرده اند با هم گفتگو کنند و به توافقی دست پیدا کنند. مساله ما در این بیانیه این است که این بیانیه به آمریکایی ها اجازه حضور در عراق داد. حضور مردم در خیابان ها تابع مسائل مختلفی است. چهره آمریکا در اذهان عمومی عراق منفور است و اگر آمریکا دست به اقداماتی بزند یقینا با موج اعتراضات مردمی در عراق روبرو خواهد شد.
آمریکایی ها چند نکته را پذیرفته اند آنها می دانند امکان جداسازی عراق از ایران وجود ندارد ایران به عراق علاقمند است و عراقی ها به ایران نیاز دارند و عملا امکان جدایی وجود ندارد. از نظر مذهبی و فرهنگی و اقتصادی این جدایی امکان پذیر نیست. روابط تهران و بغداد روابطی حساب شده است و هیات حاکمه عراق بارها گفته است که بدون کمک ایران قادر به پدید آوردن این نظام سیاسی نبودند. آمریکا شاید این روند را کٌند کند و مسیر را برای دو کشور پر هزینه کند ولی قادر به تغییر دادن این روند نخواهد بود.